این سعید نوری از جمله شاعرانی است که خوب از خجالت احمدینژاد در آمده است. این وبلاگش است اما اخیرا فیلمی از شعر خوانی او روی یوتیوب دیدهام که دیدنش خالی از لطف نیست:
دو بیت حذف شده این است:
ای زادگاه مادری احمدینژاد!
ای بهترین برادر کوبا، اریتره، چاد!
آیا رسیده است تراول به هر نفر؟
آیا رئیس دولتتان میرود سفر؟
محمود احمدینژاد رییس دولت دهم درحالی امروز به تبریز رفت که میشد حدس زد که استقبال چشمگیری از او نشود.
شاید همین اول کار خرده بگیرید که احمدینژاد در این سفر تنها نبوده اما من اصرار دارم بگویم او تنها بوده است. به این عکس نگاه کنید:
عکس بالا چهار روز قبل از انتخابات است و هرچند گفته میشد با زور پول و کمک مستقیم این ملت به ورزشگاه آمدند اما آن تصویر را مقایسه کنید با تصاویر سفر امروز احمدی نژاد به تبریز:
تازه تلاش خبرگزاری مهر برای اینکه جمعیت پرشور مستقبلین را نشان دهد به این سه عکس خلاصه میشود:
این سه عکس را با عکس اول که مربوط به 5 ماه پیش است مقایسه کنید. حالا این عکس را ببینید که از پرچم برای اینکه کسر جمعیت را نشان ندهند، استفاده ابزاری کردهاند:
این هم عکس شاهکار مهر که نشون میده چقدر مردم پر شور از او در ورزشگاه استقبال کردهاند. به سکوهای خالی توجه فرمایید:
من از صبح دارم بخش عکس خبرگزاریها را مرور میکنم. فقط مهر تا حالا عکس منتشر کرده و البته ایرنا خبرگزاری دولت که تا این لحظه دسترسی به عکسهایش امکان پذیر نیست. فکر کنم فارس هنوز داره رو عکسها «کار» میکنه!
با این عکسها، فکر نمیکنید محمود در تبریز تنها بود؟
خبرگزاری فارس، حامی دولت مشتاقانه خبر داده سفر سه روزه رئيس جمهور و اعضای هيئت دولت به استان آذربایجان شرقی و مشخصا تبریز از صبح چهارشنبه 27 آبان آغاز میشود.
بسیاری به اهمیت این منطقه از کشور تأکید دارند اما با این حال تبریز و آذربایجان در مدت بعد از انتخابات، تقریبا سکوت را شاهد بوده است. دو دلیل عمده برای این سکوت گفته میشود اول دلخوری آذریها از عدم همراهی جنبش اعتراضیشان در سالهای گذشته و دوم اینکه حکومت میداند آذربایجان میتواند موتور جنبش تغییر باشد، برای جلوگیری، موج سرکوب شدیدتری در آنجا برقرار کرده است.
با هر دلیلی باشد، احمدینژاد، رییس دولت دهم، دارد به تبریز میرود. سفری که مطمئنم کم حاشیه نخواهد بود. وقتی جوانان دانشجو در قزوین، اینچنین حق یک حامی کودتا را کف دستش گذاشتند، ببینید، تبریزیها با رییس دولت کودتا چه خواهند کرد…
این حمید رسایی و صفار هرندی این روزها میخواهند نقش ضربهگیری نظام را بازی کنند، شهر به شهر میروند تا به اعتراضها پاسخ بدهند. این هم حضور رسایی در قزوین و البته حضور سبزهای دانشجو در مقابلش
حمید رسایی نماینده خود فروخته حامی دولت کودتا در ادامه حضور زنجیرهای خویش در دانشگاههای کشور، روز دوشنبه 25 آبان 1388 در دانشگاه بینالمللی قزوین حضور یافت ولی اینبار با فضایی بسیار متفاوتتر از قبل روبرو گشت. وی که در دانشگاههای دیگر با مخالفت شدید دانشجویان روبرو گشته بود، این بار در دانشگاه بینالمللی قزوین با شرایطی بسیار سختتر روبرو گشت. وی که در دیگر سخنرانیهایش تلاش بسیاری کرده بود تا خود را در برابر اعتراض ها مقاوم جلوه دهد و اعتراض دانشجویان را با داد و قال و مغالطه پاسخ دهد، این بار شکست خورد و در برابر خشم دانشجویان آزادیخواه حاضر در سالن اذعان داشت که : در هیچ دانشگاهی با چنین شرایطی روبرو نگشته بودم و هیچ جا به من چنین توهینهایی نشده بود.
وی که به دعوت بسیج دانشگاه و در برنامهای تحت عنوان «توهم قانون و واقعیتها» در دانشگاه بینالمللی قزوین حضور یافته بود، بارها در برابر جمعیت خشمگین و بیشمار دانشجویان مخالف تسلیم شد.
این برنامه که در آمفی تئاتر مرکزی دانشگاه برگزار میشد با حضور پر رنگ و گسترده دانشجویان معترض آغاز شد که در ادامه با حضور بیشتر دانشجویان، تعداد دانشجويان معترض به چندین برابر حامیان دولت تبدیل شد. درب سالن برگزاری این مراسم از ساعاتی پیش از آغاز برنامه به روی حامیان دولت باز بود و ردیفهای جلوی آمفی تئاتر توسط این دسته از افراد اشغال شده بود. اما با آغاز برنامه تعداد دانشجویان مخالف به رغمی بیشمار بود که در همان ابتدا، سالن مراسم عملا در اختیار آنان قرار گرفت و حامیان دولت در اقلیت واقع شدند.
مراسم فوق با سخنان توهینآمیز و تحریک کننده مجری برنامه آغاز گشت و در همان حین دانشجویان با شعارهای «دانشجو میمیرد، ذلت نمیپذیرد»، «مرگبر دیکتاتور»، «ایران شده بازداشتگاه، اوین شده دانشگاه» و… اعتراض خویش را به مجری برنامه اعلام داشتند.
سپس رسایی با هو شدن دانشجویان پشت تریبون قرار گرفت و سخنان خود را با هوچیگری و شعارهای تحریک کننده آغاز کرد. وی از دانشجویان حامی دولت خواست که شعار مرگبر آمریکا سر دهند که در مقابل اکثریت سالن با شعار «مرگبر روسیه» پاسخ وی را دادند. در این زمان و درحالیکه صدای رسایی در میان اعتراض دانشجویان از پشت میکروفون نیز شنیده نمیشد مسؤلان آمفی تئاتر صدای میکروفون وی را با استفاده از تقویت کنندههای صوتی به بالاترین حد ممکن رساندند که این امر نیز با فریادهای بلندتر دانشجویان بی نتیجه ماند. در ادامه رسایی که شرایط را برای سخنرانی مهیا نمیدید به پاسخ دادن به شعارها و اعتراضهای دانشجویان و توهین به آنها پرداخت که دانشجویان معترض نیز به توهینهای رسایی با شعارهای «رسایی رسایی عامل کودتایی»، «مرگبر دروغگو»، «دروغگو برو گمشو»، «قاتل برو گمشو» و… و نیز بالا بردن کفشهای خویش به نشانه اعتراض پاسخ دادند.
در ادامه رسایی در پاسخ به شعار «وکیل ضد ملت خجالت خجالت» اظهار داشت: «این نمایندگان مجلس ششم هستند که باید خجالت بکشند نه من» که توسط دانشجویان هو شد. رسایی در پاسخ به شعار «مرگ بر دیکتاتور» نیز رو به دانشجویان گفت: «واقعاً مرگبر این عده قلیل دیکتاتور» که دانشجویان نیز با فریادهای «مرگبر تو» پاسخ وی را دادند.
همچنین دانشجویان حامی دولت که تعدادشان در اقلیت بود و در جلوی آمفی تئاتر جمع شده بودند به تأسی از سخنان رسایی به سر دادن شعار میپرداختند و نیز با الفاظ زشت و توهینآمیزی چون «خفه شو» و… و… ناتوانی خویش را در برابر اکثریت دانشجويان معترض بروز دادند.