بایگانی ماهانه: دسامبر 2013

دستگاه قضایی که عدالت دغدغه‌اش نیست!

استاندارد

«رئیس جمهور گذشته به مردم دروغ می‌گفت»

این جمله نه خبری جدید است و نه حقیقت جدیدی را باز می‌تاباند. در واقع یک جمله تکراری است که پیش‌تر، حداقل در تبلیغات انتخابات سال 88 از زبان نامزدهای آن انتخابات شنیدیم. بعدها خیلی‌ها گفتند و حتی دیگر مردم عادی در کوچه و خیابان هم این را می‌گویند.

اما چرا این جمله را آوردم. این جمله را نه یک فرد عادی، بلکه «محمد جعفر منتظری» گفته است. ایشان یکی از مدیران عالی قضایی در ایران است. او رئیس دیوان عدالت اداری ایران است. مقامی که می‌تواند و اختیار داشته و دارد که تخلفات مقام‌های دولتی را بررسی و محکوم کند. اما منتظری در زمان خودش نه تنها این‌کار را نکرد بلکه پنج ماه بعد از پایان دوره خدمت رییس جمهوری اسلامی، این حقیقت را بیان می‌کند.

این تأخیر به یک سو، مسأله مهم دیگر این است که این مقام قضایی قرار است مجری عدالت باشد. در واقع آن زمان که دیگران، احمدی‌نژاد را به دروغگویی متهم کردند، این مقام و سایرین در دستگاه قضایی باید بررسی می‌کردند و اگر چنین بود (که اکنون معلوم شده هست) با آن دولت برخورد می‌کردند.

همین رمز عدالت است. در واقعا شاید در هیچ جا عدالت مطلق نباشد اما عدالت نسبی با همین اقدامات بدست می‌آید. متأسفانه در ایران دستگاه قضایی نه تنها مستقل نیست بکه عملا گوش به فرمان رهبر است. همان که وقتی ماجرای فساد 3 هزار میلیارد تومانی روی داد، دستور داد «کش ندهید».

همین می‌شود که دستگاه قضایی بجای دغدغه عدالت برای مردم، دغدغه رهبر دارد. فکر کنید اگر همین احمدی‌نژاد به آغای خامنه‌ای توهین می‌کرد یا دروغ می‌گفت. چه برخوردی با او می‌شد. در واقع همان‌که منتظری گفته است؛ «رییس جمهوری سابق به مردم دروغ می‌گفت»، چون به مردم دروغ می‌گفت، ما پیگیری قضایی نکردیم!

وقتی پول ملت صرف زائران کربلا می‌شود

استاندارد

این هم از تحفه‌های حکومت اسلامی ایران است. پول نفت، این ثروت ملت را به سلیقه خرج می‌کند. اگر یک زمانی مخفیانه صرف ساخت و ساز در کربلا و نجف می‌کرد، حالا در روز روشن، خبر می‌دهند که ما از پول شما شکم‌ها سیر می‌کنیم در کربلا و نجف.

رئیس ستاد بازسازی عتبات عالیات در گفت‌وگو با فارس خبر داد؛ پذیرایی از 6 هزار زائر کربلای معلی در زائرسراهای ستاد بازسازی عتبات عالیات
رئیس ستاد بازسازی عتبات عالیات گفت: امسال برای اولین‌بار 6 هزار نفر از زائران ایرانی کربلای معلی در زائرسراهای ستاد بازسازی عتبات عالیات اسکان و ساماندهی شدند.
حسن پلارک در گفت‌وگو با خبرنگار جامعه فارس گفت: برای اولین‌بار طی سال‌های اخیر امسال ستاد بازسازی عتبات عالیات توانست با تأسیس زائرسراها و مهمان‌خانه‌های خود در شهرهای نجف و کربلای معلی هم‌زمان با ایام اربعین حسینی 6 هزار زائر ایرانی را ساماندهی کند.
رئیس ستاد بازسازی عتبات عالیات اظهار داشت: برای اولین‌بار یک حسینیه در نجف اشرف آماده شد که توانستیم 2 هزار نفر را در آن مجموعه اسکان دهیم و ساختمانی را در نجف با عنوان مهمان‌سرا ساختیم و برای اولین‌بار هتل حضرت فاطمه الزهرا را در کربلا تأسیس کردیم و فضاهای مانند سالن آمفی تئاتر، نمازخانه و بیمارستان‌هایی را آماده کردیم تا در این ایام در خدمت زائران امام حسین باشیم.
پلارک ادامه داد: در این ایام اسکان زائران، دادن پتو و خدمات و تغذیه زائران را در حد امکان نیز برعهده گرفتیم.
منبع

خوانندگانی که مذهبی هستند، این نوشته را به حساب ضد مذهب بودن من نگذارند. من برای دین‌داران و بی دینان احترام قائلم اما می‌گویم حکومت ایران به چه اجازه‌ای درآمد عمومی را صرف این‌کار می‌کند. این‌که برای ساختن ضریح امامان شیعه تبلیغ می‌کنند و ملت النگو و انگشتر اهدا می‌کنند، اختیارشان است. البته بماند که اگر ترویج صدا و سیما نباشد و مقابله با خرافات شود، شاید همین هم جمع نشود اما در این ایراد حقوقی نیست. می‌گوییم کسانی خواسته‌اند و اهدا کرده‌اند که مثلا ضریح امام اول یا آخر شیعیان، سر قبرش طلایی باشد. اما بودجه مملکت برای شکم سیر کردن زائران چه معنایی دارد؟

شرایط استخدامی وزارت دفاع که شامل مردم ایران نمی‌شود

استاندارد

وزارت دفاع، شرایط و ضوابط کلی ثبت نام:

1. اعتقاد به مبانی اسلام ناب محمدی (ل) و التزام عملی به احکام اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران؛ آخوند باشد!

2. اعتقاد و التزام عملی به ولایت مطلقه وقیه؛ اطلاعاتی باشد!

3. اعتقاد و التزام عملی به قانون اساسی و قوانین جمهوری اسلامی؛ حداقل تا سبز لجنی!

4. داشتن ایمان و برخورداری از روحیه فداکاری در راه تحقق اهداف نظام جمهوری اسلامی؛ لابی‌گری، جاسوسی، مزدوری و…

5. داشتن تابعیت جمهوری اسلامی؛ حزب الدعوه عراق، حزب الله لبنان و…

6. عدم سابقه عضویت و یا هواداری از احزاب و گروه‌ها، فرق، تشکل‌های سیاسی و سازمان‌های غیر اسلامی، التقاطی الحادی و غیر قانونی؛ عضو سپاه قدس باشد!

7. عدم استعمال و اعتیاد به انواع مواد مخدر و قرص‌های روان‌گردان؛ قاچاقچی باشد!

8. عدم سوء سابقه و محکومیت به محرومیت از خدمات دولتی؛ عضو بیت رهبری باشد!

9. داشتن حسن شهرت اجتماعی و اخلاقی و رعایت موازین و شئونات اسلامی؛ آقازاده باشد و یا دارای دکترا از نوع کردان، احمدی‌نژاد، روحانی و…

10. داشتن سلامت و توانایی جسمی و روانی لازم؛ مأمور سابق سیا و یا کا گ ب و…

11. دارا بودن شرایط سنی برابر ضوابط وزارت دفاع؛ جنتی و یا توی همین مایه‌ها

12. دارا بودن حداقل معدل 14 برای تمامی فارغ التحصیلان؛ بسیجی باشد!

موج جدید از بازداشت فعالان اینترنتی

استاندارد

طی اخبارمنتشر شده، حکایت از مج جدید بازداشت فعالان اینترنتی می‌دهد. خبر اول توسط ایسنا منتشر شده که، «احمد قربانی» معاون دادستان کرمان اعلام کرده 16 فعال سایبری در کرمان بازداشت شدند و اتهام‌شان «اقدام علیه امنیت ملی از طریق همکاری با شبکه‌های بیگانه و طراحی سایت و تولید محتوا برای سایت‌های ضدانقلاب به‌منظور براندازی نظام» است.

در کنار این خبر، در روزهای گذشته هفت تن از نویسندگان و اعضای فنی سایت «نارنجی» که به اخبار وب و تکنولوژی می‌پردازد به نام‌های نسیم نیک مهر، ملیحه نخعی، سارا سجادپور، عباس واحدی، علی اصغر هنرمند، علی رضا وزیری و محمدحسین موسی زاده بازداشت شدند.

همچنین خبر دیگری حاکی از این دارد که رضا احمدی‌نژاد، مدیر سایت و خدمات میزبانی وب «آفتاب وب» صبح چهارشنبه، 12 آذرماه، پس از حضور در دادسرای جرائم رایانه‌ای، به‌طور موقت بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.

این خبرها چه مفهومی می‌تواند داشته باشد؟ دوباره چه کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه هست که دوباره سگان جمهوری اسلامی هار شده و به جان مردم افتاده‌اند؟ آنهم درست در زمانی‌که دولت جدید سعی دارد بظاهر هم که شده فضای امنیتی را کاهش بدهد.

ماجرا از دو حالت خارج نیست:

1. کارشکنی: وقتی خبر خبرگزاری فارس درباره دستگیری را می‌خواندم دیدم که دستگیری‌ها «با تلاش سازمان اطلاعات سپاه کرمان» صورت گرفته است. حتما می‌دانید که پلیس فتا مسؤل برخورد با جرایم سایبری است. حتی در پرونده جنجالی ستار بهشتی، کارگر وبلاگ نویس، با اینکه وزارت اطلاعات و سپاه به نوشته‌های او اعتراض داشتند اما بازداشت او توسط پلیس فتا صورت گرفت. پس چرا اکنون سپاه وارد میدان شده؟

به نظر می‌رسد با موارد مشابه‌ای در زمان ریاست جمهوری خاتمی روبرو هستیم. زمانی‌که در دولت او وزارت اطلاعات و نهادهای انتظامی مثل پلیس کم کم فضای امنیتی‌شان را کم کردند، اما سپاه و قوه‌قضاییه بر فعالیت‌هایش افزود که شرحش را می‌دانید. آیا سپاه و نهادهای نظامی و امنیتی موازی سعی در کارشکنی برای دولت جدید دارند؟

2. ایجاد رعب و وحشت در فضای مجازی: از سویی به نظر می‌رسد در آستانه گشایش‌هایی در فضای مجازی، نهادهای امنیتی تقسیم کار کرده‌اند. در واقع استفاده برخی وزرای دولت از فیس‌بوک و توئیتر، ضرورت رفع فیلتر آن و افزایش پهنای باند اینترنت را بیش از هر زمانی در گذشته، میسر کرده است. اگر چنین برنامه‌ای در پیش باشد، حکومت در قبال نقاط ضعف بسیاری که در فضای مجازی دارد، چه باید بکند؟ شاید این یک روش باشد که با چند بازداشت و آزار، عملا فضای ناامنی برای کاربران عادی ایجاد کند. عملیاتی روانی که پیش از این نظام بارها در حوزه‌های مختلف موارد مشابهش را انجام داده است.

به هر حال امیداوارم که همه بازداشت شده‌گان از دست سگان جمهوری اسلامی نجات پیدا کنند.

قاضی القضات، دروغگو و بی سواد

استاندارد

صادق لاریجانی با این تازه‌ترین اظهارنظرش نشان داده که دو صفت بد دارد. یکی بی دانشی و دیگری دروغگویی است. اگر او فردی عادی در جامعه بود، شاید اشکالی نبود اما از بد روزگار، صادق لاریجانی، رییس قوه قضاییه جمهوری اسلامی، یعنی عالی‌ترین مقام قضایی کشور است.

صادق لاریجانی: دستگیری بی دلیل در ایران دروغ بسیار بزرگی است. صادق آملی لاریجانی، رئیس قوه قضائیه، با انتقاد از صدور قطعنامه‌های حقوق بشری علیه ایران در مجامع بین‌المللی، دستگیری بی دلیل یا در بازداشت نگه داشتن بدون محاکمه افراد را «دروغ بسیار بزرگی» توصیف کرد. به گزارش خبرگزاری فارس، آقای آملی لاریجانی، چهارشنبه 13 آذر، گفت که «یکی از ریشه‌های ادعاهای مطرح شده در مقوله حقوق بشر» علیه حکومت ایران، به «اختلاف مبنایی میان غرب و جهان اسلام» در این باره مربوط می‌شود.

عدالت مفهومی نسبی است و در جوامع توسعه یافته هدف، دسترسی بیشتر به آن است. در ایران عدالت داستانی دارد. چه از مشروطه، چه در دوران سلطنت پهلوی‌ها و چه بعد از انقلاب. منتهی بعد از انقلاب، عملا با اسلامی شدن حکومت، رأس قوه قضاییه به دست روحانیون فقه دان افتاد. هرچند حکومت قضا را در انحصار آخوندها می‌دانست اما کم کم با این واقعیت کنار آمد که حقوقدان باید بر مسند باشد، برای همین معمولا در کنار هر رییس قوه قضاییه جمعی حقوقدان کار می‌کرد.

صادق لاریجانی اما روایت دیگری داشت. او نه به اندازه برخی پیشنیان خود مثل موسوی اردبیلی، دانش فقهی کافی دارد و حتی نه مثل برخی دیگر، سابقه قضایی. بنابراین مخلوطی شد از ندانستن ها.

همین صحبت‌های او را ببینید. در واکنش به اعتراض نهادهای مدنی به نقض حقوق بشر این بیانات را کرده اما ببینیم چه گفته است.

1. قاضی القضات می‌گوید دستگیری بی دلیل در ایران «دروغ بزرگ» است. چند مثال می‌زنم. آیا شده است در خیابان بدون دلیل از سوی پلیس بازداشت شوید؟ بارها پیش آمده که پلیس، مقام‌های نظامی سپاه یا امنیتی بدون دلیل، تنها گاهی به ظنی یا حتی گاهی برای لاس زدن افراد را بازداشت می‌کنند. البته بماند که گاهی برای مدل مو، نوع پوشش و غیره هم بازداشت می‌کنند.

یا می‌گوید «نگه داشتن بدون محاکمه» هم «دروغ بزرگی» است. من از خودم و شمای عادی نمی‌گویم. میرحسین موسوی و مهدی کروبی و زهرا رهنورد بیش از هزار روز است که در منازل‌شان بازداشتند! بدون محاکمه! تقریبا هفته‌ای نیست که حضرات حکومتی علیه جرم و فتنه‌گری آنها بقول خودشان نگوید اما محاکمه نکرده، آنها زندانیند! خب این دروغ نیست؟ پس چطور موسوی و کروبی و رهنورد نگه داشته شده‌اند؟ آیا محکمه‌ای برگزار شده؟

2. مسأله دیگر، او می‌گوید «یکی از ریشه‌های ادعاهای مطرح شده در مقوله حقوق بشر» علیه حکومت ایران، به «اختلاف مبنایی میان غرب و جهان اسلام» در این‌باره مربوط می‌شود. آقای لاریجانی توجه ندارد که همه بحث درباره نوع مجازات است نه «اختلاف مبنایی غرب و جهان اسلام».

نهادهای مدنی و بین‌المللی مدافع حقوق بشر هرگز نمی‌گویند که زنی که تخلف کرد یا مردی که جرم کرد، مجازات نشود. بلکه می‌گوید چه کاریست که زن را سنگسار می‌کنید، یا چرا باید چپ و راست اعدام کنید. می‌گوید بلاگ نویس را با نشان دادن اسلحه به جای حکم دستگیر نکنید و سرانجام زیر شکنجه به مرگ طبیعی نکشید! لاریجانی یا نمی‌داند یا خودش را زده به ندانستند که بله ما اختلاف مبنایی داریم. البته آدم بی‌سواد اصولا در تعاریف و معانی لغات مشکلاتی خواهد داشت!

بله، مثلا در غرب زن به خاطر رابطه جنسی معمولا مجازات نمی‌شود، اما شما اگر می‌خوای مجازات کن، براساس قوانین و روحیات مردم، مجازات کن. زندانی کن، جریمه کن. یعنی چه که در خاک می‌کنی و سنگ می‌اندازی؟

در غرب به خاطر یک تخلف ناچیز یکی از افراد دولتی، چندین ماه روزنامه‌ها تا هفت نسل آن شخص را خبردار نگه می‌دارند ولی هیچ‌یک از این رسانه‌ها نه بسته می‌شود نه کسی بازداشت می‌شود.

در غرب اگر تظاهراتی صورت گیرد، به تظاهر کنندگان از بالای پشت بام تیراندازی نمی‌کنند، با ماشین نیروی انتظامی آنها را زیر نمی‌گیرند، که بعدا بگویند عوامل بیگانه بوده و فلان…

در غرب کسی به خاطر مذهبش از تحصیل یا کار منع نمی‌شود، چه بسا که بسیاری از آنان حتی دینی نداشته و وجود خدا را هم منکر هستند! به رئیس جمهور چه مربوط است که مثلا بهائی‌ها مبنای دین‌شان چیست و پیغمبر دارند یا ندارند؟ (حتما به خاطر دارید که محمود احمدی‌نژاد در جواب سؤال خبرنگار خارجی در مورد فضای محدود بهائی‌ها گفت که دیگر دین‌ها مثل اسلام و مسیحیت پیغمبرش مشخص است اما بهائی چه؟) به دولت چه مربوط است چه کسی چه اعتقادی دارد؟ دولت بایستی زیر ساختار فرهنگی را در جامعه بنا کند تا همه به حریم خصوصی یک دیگر احترام بگذارند، نه این‌که خود دولت دماغش را بکند داخل زندگی مردم که دینت چیست و پیغمبرت کیست!

در غرب هم تفاوت زیاد است. در همین کشور سوئد مجازات اعدام برداشته شده است. این به معنای عدم مجازات مجرم نیست بلکه این تفکر می‌گوید، می‌شود با مجازات‌های دیگر هم مجرم را به سزای عملش رساند و هم از وقوع دوباره پیشگیری کرد.

نمونه مشخص جنایتی بود که «آندرس بریویک» در نروژ رقم زد. او بیش از هفتاد نفر را در سال 2011 کشت. اگر ایران بود، یک هفته بعد در مقابل چشم‌های مردم او را اعدام می‌کردند. اما چه شد؟ در نروژو را به 21 سال زندان محکوم کردند و گفتند «اگر بعد از اتمام زمان مذکور همچنان خطرناک تشخیص داده شود، مدت زمان زندان افزایش خواهد یافت.»