در دستگاه قضایی غیرمستقل ایران، وقتی برای روزنامهنگاران و معلمان و حتی کارگر ساده یک بقال به حکم اقدام علیه امینت ملی حکم طولانی مدت زندان صادر میکنند، تردید کنیم که برای برادران و خواهران کرد ما به جرم بمبگذاری و ترور، حکم اعدام صادر کرده باشند.
این ابلهان تصور میکنند همچون دهه 60 میتوانند با اعدام گروهی مردم را بترسانند ولی گویا اینقدر احمق هستند که نمیدانند نه مردم فعلی ایران آن مردم دهه 60 هستند، نه خامنهای میتواند ادای خمینی را در بیاورد و نه همچون دهه 60 ابزار اطلاعرسانی محدوده است تا رژیم هر کاری خواست در خفا انجام دهد.
با این وحشیگریهای رژیم خشم مردم بیشتر میشود و در سرنگونی آن مصممتر میشوند. هر فرزندی از این مردم جانش از دست برود انتقام مردم سهمگینتر خواهد شد!
خامنهای و آل خامنهای و اصحاب خامنهای بترسید از روزی که مردم آتش خشمشان شعلهور شود!
حکم سنگسار سکینه محمدی، اعدام شهلا جاهد، حکم اعدام حبیب الله لطفی اعدام دو فعال سیاسی و… این دولت کودتایی میخواهد با ایجاد جو رعب و وحشت در آستانه گران شدن قیمتها مردم را از اعتراض باز دارد.
با این حال فریاد میزنم که آنها حتی با اعدام و حلق آویز کردنم نمیتوانند مرا و هموطنان آزادهام را بترسانند چرا که آن قدر آنها را ترساندهام که مجبورند اعدامم کنند. چون تنها دلیل صدور چنین حکمهایی ترس آنها از وضعیت متزلزلشان است، نه انصاف و عدالت.
اگر امروز سکوت کنیم و در مقابل اولین این اعدامها بعد از کودتای 22 خرداد واکنش نشان ندهیم نه تنها کردها و آذریها و بلوچها و عربهای ایرانی ما را یک به یک اعدام خواهند کرد که بعد به سراع من و تو خواهند آمد و زمانی ابعاد فاجعه را درک خواهیم کرد که بسیار دیر است. پس تا دیر نشده از همین امروز باید کارزاری برای توقف اعدامها به طور کل و اعدامهای سیاسی به طور خاص شروع کنیم.