در دو روز اخیر برخى از رسانههاى اصولگرا که از نتیجه انتخابات 1392 حیرت زده، غمگین و خشمگینند به انکار تقلب سال 1388 روى آوردهاند و گفتهاند این نتیجه نشان مىدهد که ادعاى مهندسى انتخابات و تقلب 88 دروغ بوده است.
اما از قضا حتى همین انتخابات هم سند روشنى بر درستى ادعایى است که جنبش سبز و رهبرانش با جان و آبرو و حبس و حصر خویش پاى آن را امضا کردهاند و آن پرونده همچنان گشوده است.
نخست آنکه برخلاف ادعاى رهبر جمهورى اسلامى در سخنرانى روز 14 خرداد، تعبیر «مهندسى معقول انتخابات» ساخته و پرداخته دشمنان نظام نیست بلکه تصریح و تأکید نماینده ولى فقیه در سپاه است و آقاى سعیدى نخستین بار این تعبیر را به کار برده و آن را وظیفه ذاتى سپاه دانسته است. در سال 88 مهندسان انتخابات، به «مهندسى نتایج انتخابات» پرداختند و همان جمعه شبِ 22 خرداد 88، ناشیانه و دست پاچه، نتیجه را اعلام کردند و سپس به سراغ فعالان سیاسى و روزنامهنگاران رفتند و همه را بازداشت کردند؛ آنگاه به شهر ریختند و به سرکوب معترضان پرداختند. آغاى خامنهاى هم سنگ تمام گذاشت و براى نخستین بار در تاریخ پیامهاى انتخاباتىش، ترجیح داد قبل از اعلام شوراى نگهبان، آراى محمود احمدىنژاد را 24 میلیون اعلام کند.
آش چنان شور شد که وبسایت اصولگراى الف، مجبور شد به کاربرانى که حیرت زده، پیروزى احمدىنژاد را قبل از شمارش آراء در این وبسایت مىخواندند چنین توضیح دهد و گناه را به گردن شوراى نگهبان و دولت بیندازد و بگوید: «الف از ساعت 11:30 جمعه شب که آمار اولین شهرستانها اعلام میشد، با افرادی در شورای نگهبان و ستاد انتخابات کشور در تماس بود». این را مقایسه کنید با بامدادِ روز شنبه 25 خرداد 92 که وزیر کشور تنها از شمارش بیش از هشتصد هزار رأى خبر داده است.
اینبار اما از همان آغاز، اصولگرایان، نگران ناهماهنگى دولتِ انحرافى براى مهندسى انتخابات بودند و حتى وبسایت اصولگراى فردا، از اسفند سال گذشته نسبت به منحرف کردن انتخابات توسط جریان انحرافى (بخوانید همراهى نکردن با “مهندسى معقول انتخابات” توسط سپاه) هشدار داده بود؛ در نتیجه چارهاى جز «مهندسى مقدمات» نداشتند.
وسعت بخشیدن به پارازیتهای ماهوارهای و کند کردن عامدانه سرعت اینترنت به همراه دستورالعملهای شفاهی به مطبوعات برای پرشور جلوه دادن فضای انتخابات از جمله ابزارهایى بود که براى مهندسى مقدماتِ انتخابات به کار گرفتند؛ محمد حسینی وزیر ارشاد، در همین زمینه از دستگاههای امنیتی برای نظارت بر روند حضور خبرنگاران خارجی طلب کمک کرده بود تا آنجا که سازمان گزارشگران بدون مرز نسبت به ممانعت ایران برای صدور ویزای بسیاری از این روزنامهنگاران هشدار داد و در اطلاعیهای با اشاره به کارشکنی ایران در صدور ویزا نوشت که حتی تا 3 روز پیش از انتخابات هم مقامات ایرانی برای اکثر گزارشگران خارجی که خواستار ورود به ایران و پوشش اخبار انتخاباتی بودند، ویزا صادر نکردند. به گفته گزارشگران بدون مرز، «روزنامهنگارانی هم که موفق به دریافت ویزا شده و در ایران به سر میبرند اجازه ندارند به خواست خود به نقاط مختلف تهران رفت و آمد کنند و از پوشش تجمع طرفداران نامزدهای انتخاباتی و تماس با منتقدان دولت و خانواده زندانیان سیاسی هم منع شدهاند.».
بنابر این اطلاعیه، «گزارشگران خارجی برای هر بار خروج از محل، باید از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اجازه بگیرند و به مأموران آن اطلاع دهند که در نظر دارند با چه کسانی، در چه جایی و چه زمانی ملاقات کنند، و علاوهبر همه اینها، مترجمان تحمیلی دولت نیز تمام حرکات و اظهارات آنان را زیر نظر دارند.»
مدیران مسئول سه روزنامه اصلاحطلب در هفته منتهی به انتخابات هشدارهایی شفاهی دریافت کردند که در مطالب انتخاباتی خود به ائتلاف اصلاحطلبان نپردازند. زیر سؤال بردن سیاستهای هستهای جمهوری اسلامی در روزنامهها هم با هشدار مقامهای امنیتی روبرو بوده است. در سطحی وسیعتر هم اختلالهای اینترنتی و اختلال در سیستم ارسال پیامک در روزهای منتهی به انتخابات شدت پیدا کرد. سایت گوگل نیز یک روز قبل از انتخابات در اطلاعیهای خبر از تلاشهایی در ایران برای هک کردن ایمیل دهها هزار نفر از کاربران این سایت داد.
اگر پس از انتخابات قبلی ریاست جمهوری 88 دهها نفر از فعالان رسانهای توسط نهادهای امنیتی بازداشت شدند اینبار چون بسیارى از آنها در زندان و تحت فشارِ تحدید و تهدید بودند و بسیارى دیگر نیز گرفتار تبعید شدند خانوادههاى روزنامهنگاران شاغل در بىبىسى و رادیو فردا در معرض تهدید و بازجویى قرار گرفتند.
و سرانجام حاضر به رد صلاحیت رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام هم شدند و یک نفس راحت کشیدند؛ زیرا نه توقع ائتلاف اصلاحطلبان را داشتند و نه بر فرض ائتلاف، کامیابىِ تنها نامزدِ باقى مانده طى چند روز را ممکن مىدانستند.
اما و هزار اما خودفریبى، بدترین فریب است. آنچه در 23 خرداد 92 اتفاق افتاد ناشى از افزایش سعه صدر و عقلانیتِ مهندسان انتخابات نبود. «نتوانستد» نه اینکه «نخواستند»؛ دولتِ انحرافىِ ناهماهنگ از یک سو، پراکندگى اصولگرایانِ امیدوار به مرحله دوم از سوى دیگر بستر اتفاقى را فراهم کردند که با انسجام اصلاحطلبان و موج غیرقابل پیشبینى مردم، برآمدنِ دولتِ تدبیر و امید را رقم زد.
پرونده تقلب در انتخابات 88 همچنان باز است اما نه براى انتقام؛ بلکه براى آنکه مرتکبانِ آن فاجعه به مردم دروغ نگویند، تاریخ را تحریف نکنند و جرأت تکرار آن را نداشته باشند.